🔸 انقلاب ارتباطات از سال ۱۹۹۱ فضایی را پدید آورد تا انسانها بتوانند در مبارزه با معضلات و بیعدالتیهای اجتماعی همصدا و متحد شوند و مرزها و محدودیتهایی که به آنها تحمیل میشود تا صدای یکدیگر را بشنوند و یکدیگر را پیدا کنند برداشته شود. حجم عظیم اطلاعات مفید برای آگاهی و دانستن و همچنین افشاگری، چهره جهان پیش از خود را تغییر داد.
🔸 اما در کنار این تحول مثبت، در درون همین ارگانیسم سالم ویروسهایی نیز پدید آمدند و موجب شیوع بیماریهای هولناکی شدند. «فرهنگ حذف» یکی از آنها است و با دموکراتیزه شدن وسایل ارتباط جمعی به نوعی بیماری تمامیتطلبی در جهان امروز بدل شده است که لبه تیز آن بیشتر بر روی افراد مشهور و شناخته شده قرار گرفته است. «بایکوت کردن» به عنوان بخشی از «کنسل کالچر»، یک عکسالعمل و ابزار اجتماعی و جمعی برای مقابله با پدیدههایی چون استبداد و فشار سیاسی و یا افشاگری افرادی چون آزارگران جنسی و غیره است که از دیرباز وجود داشته و کارکردهای مثبت داشته است. اما «کنسل کالچر» یا فرهنگ اخراج، اکنون خود تبدیل به آسیبی اجتماعی شده است که رواداری را به کلی نفی کرده و از افراد انسانزدایی میکند. کوچکترین نقص یا رفتار فرد را تبدیل به عاملی برای زیر سوال بردن تمام گذشته و آینده او میکند. در واقع هرکس و در هر جمعی میتواند طعمه این ویروس شده و «کنسل» شود. کافی است در جایی چیزی را لایک کنید که به مذاق عدهای خوش نیاید. یک کامنت، یک فالو و یا هر چه که آنتن گشتاپوهای «کنسل کالچر» را در فضای مجازی اکتیو کند. آنها بدون توجه به دلایل شخصی افراد محکوم به «کنسل» شدن میشوند. مهم نیست سابقه، مسیر زندگی، تلاشها و دستاوردهای شما در طول تمام زندگیتان چه باشد. «کنسل کالچر» در هر زمان میتواند به شما فرمان ایست بدهد و خوار و حقیرتان کند.
🔸 ویروس «فرهنگ حذف» در درون خود پارادوکسی را نیز حمل میکند. آنها که تمایل به حذف کردن دیگران دارند عموما کسانی هستند که علاقهای به قضاوت شدن ندارند و هیچ نقدی را برنمیتابند؛ چراکه خود و دیدگاه خود را مطلقا صحیح و برحق میدانند. آنها توان همسو کردن منطقی افراد با دیدگاهها و نظرات خود را ندارند و بعضا افراد ضعیفی هستند که توان به وجود آوردن تغییر و تاثیرگذاری در اجتماع و پیرامون خود را نداشته و از این رو جهان مخالف خود را حذف میکنند و حقی برای دیگری قائل نیستند. راه حل «کنسل کالچر» برای مسائل، پاک کردن صورت مسئله است، در حالی که هر رفتار اجتماعی پدیدهای برآمده از همان اجتماع است که برای یافتن نحوه صحیح برخورد با آن، در وهله اول میبایست وجودش را پذیرفت و به رسمیت شناخت.
🔸 ویروس «کنسل کالچر» در سیاست به بدترین شکلی خود را بروز میدهد و لایههای فریب را در خود پنهان میکند. با چهره جذاب منفعت جمعی به موعظه میپردازد و با القاب گوناگون مخالف خود را کنسل میکند. میتواند راست باشد یا چپ، این بیماری در هر طیف فکری میتواند شیوع پیدا کند. اگر راست باشد «چپول» را حذف میکند و اگر چپ باشد زیر پرچم مبارزه طبقاتی چه بسا طبقه کارگر «ناجور» را نیز حذف کند. فرهنگ اخراج چیزی جز تمامیتطلبی نیست و منافع جمع که او خود را در جایگاه قضاوت و صدور رأی اجتماعی برای آن میداند تنها وسیله پنهان کردن وجه منفی آن است.
🔸 در اثر مشهور سوفوکل، ادیپ از سرنوشت خود فرار نمیکند. او برای شفای مردمش التماس به تبعید شدن میکند. او خودش را «کنسل» میکند و نه مردمش را.
مهرداد خامنهای
🎨Pieter van der Werff’s “The Expulsion of Adam and Eve” (circa early 18th century)