🔸 شکوفایی هنر مترقی پس از انقلاب اکتبر بخش عظیمی از دستاوردهایش را مدیون اقدامات انقلابی آناتولی لوناچارسکی است. او اولین کمیسر آموزش بود که خود به عنوان نمایشامهنویس، منتقد هنری، نویسنده و روزنامهنگار اهمیت آزادی و استقلال هنر و فرهنگ را درک میکرد. از اولین اقدامات او کمک به تشکیل گروههای تجربی بود. نتیجه حمایتهای او همکاری مایاکوفسکی و میرهولد در تئاتر آوانگارد میشود. استانیسلاوسکی و دانچنکو در تئاتر هنر مسکو را متقاعد میکند که دست از مخالفت با حکومت جدید بردارند و به فعالیت هنری خود آنگونه که خود صلاح میدانند ادامه دهند. اجرای اولین نمایشنامه بولگاکف تحت عنوان «گارد سفید» در تئاتر هنر مسکو نتیجه مستقیم دخالت او برای اجرای این اثر «اپوزیسیون» بود.
🔸 ابتکار به راهاندازی قطارها و کشتیهای هنری برای سفر به سرتاسر کشور و آشنا ساختن مردم با دستاوردهای هنرمندان کشور از دیگر کارهای او بود. بین سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۱ تعداد ۳۶ گالری جدید در کشور آغاز به کار کرد.گرچه خود طرفدار ادبیات «پرولتری» بود اما از همه نویسندگان، چه در سبکهای تجربی و چه آنهایی که از نظر سیاسی سمپاتی نسبت به حکومت جدید نداشتند پشتیبانی کرد. هم او بود که تا به آخر از بوریس پاسترناک دفاع کرد.بنیان رشد هنر تازه متولد شده سینما و پا به صحنه گذاشتن غولهای هنری آینده این هنر در شوروی نتیجه سیاست فرهنگی اوست.
🔸 دستاوردهای او و کمیساریای آموزش چنان درخشان است که میتواند به عنوان الگوی سیاست فرهنگی مترقی همواره مورد استفاده قرار گیرد.اگر چه شخص لنین با ادامه کار باله بولشوی مخالفت میکرد، اصرار و مقاومت او بود که باعث شد تا همچنان به کارشان ادامه دهند.وقتی در سال ۱۹۲۰ جنبش گروه هنرمندان مستقل «پرولتکولت» (فرهنگ پرولتری) توسط او و بوگدانوف و جمعی از هنرمندان پیشرو تشکیل شد، لنین با این حرکت مخالفت کرد و معتقد بود که همه فعالیتهای فرهنگی باید در مراکز دولتی متمرکز شود و از ادامه کار آنها جلوگیری کرد.
🔸 لنین هنرمند حزبی و دولتی میخواست، تزی که گورگی آن را با «رئالیسم سوسیالیستی» تئوریزه کرد و ریشه سرکوب وحشتناک هنرمندان در سالهای آتی از همین دیدگاه و از همین نقطه شکل گرفت.
🔸 نه لوناچارسکی و نه لنین آنقدر عمر نکردند که خود به چشم نتیجه شکست سیاست فرهنگی مترقی لوناچارسکی و اشتباه لنین را ببینند.
اما بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ نام لوناچارسکی از تارخ حزب کمونیست پاک شد و حتی خاطره او نیز ممنوع شد. تنها پس از دهه پنجاه میلادی بود که از آثار و دستاوردها و خاطره او رفع ممنوعیت شد؛ زمانی که دیگر آب از سر گذشته بود.