حمید نوری از عوامل قتلهای سیاسی رژیم توسط پلیس سوئد در خاک این کشور دستگیر شد. ماهها پروسه محاکمه او با تلاش بینظیر ایرانیان خارج از کشور به اثبات جرائم او در دادگاه سوئد منتهی شد. هزینه هنگفت این دادگاه توسط مردم سوئد پرداخت شد تا با اتکا به قوانین این کشور بر اساس اصول دموکراسی و حقوق بشر یک پیروزی درخشان برای همه دادخواهان در تاریخ ننگین رژیم ج.ا رقم بخورد.این پیروزی در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران به یمن حمایت دولت و مردم سوئد غیرقابل انکار است و برای همیشه در تاریخ قضایی جهان ثبت شده است.از سوی دیگر رژیم در تلاش برای کمرنگ کردن این بیآبرویی و شکست سیاسی خود از همان ابتدا از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و در نهایت با اتکا به روش معمول خود که همانا توسل به زور، قتل، گروگانگیری و شکنجه انسانها است، این مهره سوخته را در ازای بازگرداندن دو گروگان سوئدی، به آغوش پلشت و آلوده خود بازگرداند.حال در این معامله سیاسی کدام انساندوست واقعی است که از رهایی دو انسان بیگناه از چنگال این رژیم پلید ناراحت شود؟کدام عدالتخواه است که هیاهوی به ظاهر شادمانه رژیم را که قطعا از سر استیصال است جدی بگیرد و پیروزی درخشان عدالت را با اهمیت دادن به یک سیرک سیاسی کمرنگ کند؟محاکمه حمید نوری و محکومیتش نقش خود را برای آینده بدون خشونت سیاسی و آزاد ایران برای آزادیخواهان بازی کرد. آیا پس از آن فرقی داشت که باقی عمر بیارزشش را در زندان هتلمانند سوئد بپوسد یا در کشور اشغال شده ایران؟ او به ایران بازگشت تا در فردای آزادی یک بار دیگر در کنار سایر جنایتکاران رژیم به دست مردم کشورمان محاکمه شود.آیا بهای آزادی دو انسان بیگناه و بازگشت آنها به زندگی و کشورشان حداقل ثمری نیست که این فرد میتوانست داشته باشد تا ذرهای از اعمال همه پلشتیهایش را برای انسانیت جبران کند؟ و آنچه که به دولت سوئد مربوط میشود را شاید بتوان از این دریچه دید که پس از این همه تلاش برای محکومیت این فرد خارجی در کشورش، آزادی و جان دو شهروندش چنان برایش ارزشمند بود که حاضر شد هر چه بافته بود را پنبه کند. گرچه هیچیک از اینها چیزی از پلشتی رژیم گروگانگیر و جنایتکار ج.ا کم نمیکند.اما آیا این نوع ارزشگذاری دولت سوئد برای کرامت انسانی شهروندانش همان چیزی نیست که برای آینده کشورمان به دنبالش هستیم؟
مهرداد خامنهای – ۲۷ خرداد ۱۴۰۳