پنهلوپه رُزمانت
دادا جنبشی ضدبورژوایی در هنر و ادبیات بود که پیوندهای عمیق چپ خصوصاً در ارتباط با جنبش ضداستعمار داشت. کاباره ولتر یک کلوب شبانه در زوریخ بود که در آن جنبش دادا توسط امی هنینگز و هنرمندان دیگر آغاز شد. این تاملات پنهلوپه رزمانت ادای سهمی است هم به ویژهنامه تاریخ زنان و هم به کوشش ما برای مرور جنگ جهانی اول در یکصدمین سالگرد آن. بله، زنان دادا وجود داشتهاند!امسال، صدمین سالگرد شروع داداست. کاباره ولتر، کمتر از شش ماه پس از آغاز به کار در فوریه سال ۱۹۱۶ در زوریخ سوئیس، تعطیل شد. چه کسی گمان میبرد که آغاز گمنامانهی آن، منفینگری تکاندهنده و تأثیرگذاری را به ارمغان بیاورد و در عین حال، خواست جدی نوزایش باشد؟این گروه، ایدهی آن و جنبشی که خلق نمود، یعنی خود دادا، عمر کوتاهی داشت اما به سرعت به سورئالیسم جهش یافت و حضور رادیکال خود را به سرتاسر جهان شناساند. زوریخ که در آن زمان همچون جزیرهای در صلح، در محاصره یخ و جنگ بود، آنارشیستها، انقلابیون، مخالفان جنگ و همچنین، بوهمیهایی را که از امواج میهنپرستی و تب جنگ حاکم بر اروپا فراری بودند به خود جذب میکرد. این شهر حتی مدت زمانی اقامتگاه لنین بود. آلبرت اینشتین، در سال ۱۹۱۶ ساکن همین شهر بود و در زوریخ زندگی و تدریس مینمود. باکونین هم پیشتر در زوریخ اقامت داشت. امی هنینگز همراه با هوگو بال در ماه مه سال ۱۹۱۵ وارد زوریخ شد. آنها در سرتاسر سوئیس دست به اجرا زدند و سپس، بر آن شدند که در زوریخ کابارهای برپا کنند و نام ولتر را بر آن بگذارند که برای آنها «ضد شاعر، پادشاه گستاخی، شاهزاده سطحینگری، ضد هنرمند، واعظ دربانان، پاپا ژیگون سردبیران روزنامهها...» بود. با مارسل سوادکی،هانس آرپ و مکس اوپنهایمر برنامهریزی شد. در نخستین شب آغاز به کار کاباره ولتر، تریستن تزارا و برادران جنکو حاضر شدند و به آنها پیوستند.