حقوق زنان و مناسبات طبقاتی:«پیگمالیون» جورج برنارد شاو

جنی فارل

جورج برنارد شاو (متولد ۲۶ ژوئیه ۱۸۵۶ و درگذشته ۲ نوامبر ۱۹۵۰) دومین برنده ایرلندی جایزه نوبل ادبیات بود. این جایزه در سال ۱۹۲۵، دو سال پس از ویلیام باتلر ییتس، به او تعلق گرفت. در برنامه‌ی اهدای این جایزه، آثار او این‌گونه وصف شد: «هر دو عنصر ایده‌آلیسم و انسانیت در آن‌ آشکار است. طنز حس‌برانگیز آن، در بیشتر موارد با زیبایی شاعرانه منحصربه‌فردی پیوند خورده است.»اشتیاق شاو به جایزه نوبل تقریباً با علاقه‌ی ۴۰ سال بعد بکت به آن، برابری می‌نمود. «می‌توانم آلفرد نوبل را به خاطر اختراع دینامیت ببخشم اما تنها یک شیطان در جلد انسان می‌تواند جایزه نوبل را اختراع کند.» او نه در مراسم اهدای این جایزه و دیگر مراسم مربوط به آن شرکت نمود و نه جایزه‌ نقدی را پذیرفت.شاو تقریباً هفتاد سال داشت که برنده این جایزه شد. کمیته نوبل تحت تأثیر نمایشنامه ژان مقدس او درباره‌ی ژاندارک که در سال ۱۹۲۳ و همزمان با تقدیس وی نوشته شده بود، توانست شاو را به دیده‌ای فراتر از مؤلف پیگمالیون، مرد و ابرمرد و سرگرد باربارا بنگرد.شاو در جریان افتتاحیه‌ی انجمن شلی در دهم مارس ۱۸۸۶ اعلام کرده بود: «من هم مانند شلی یک سوسیالیست، آتئیست و گیاه‌خوار هستم.» وی در سال ۱۸۸۲، کاپیتال را که هنوز به زبان انگلیسی ترجمه نشده بود، به فرانسوی خواند و این امر تبدیل به نقطه‌ عطفی در زندگیش شد. او در سال ۱۸۸۴ به انجمن سیاسی سوسیالیست‌محور فابیان که توسط روشنفکران تأسیس شده بود، پیوست. دوران شکوفایی این انجمن در بازه زمانی بین سال‌های ۱۸۸۷ تا ۱۹۱۸ بود. شاو به سرعت تبدیل به یکی از اعضای مهم این انجمن شد و جزوه‌هایی با محتوای رادیکال آزادی‌خواهانه در خصوص مطالبات موجود در زمینه‌های اصلاحات ارضی، لغو مالیات‌های غیرمستقیم و حق رأی زنان برای آن‌ها نوشت.

I BUILT MY SITE FOR FREE USING