کار رایگان: تولید فرهنگ در اقتصاد دیجیتال

کار رایگان: تولید فرهنگ در اقتصاد دیجیتال 
تیزیانا تراانووا

مقاله‌ی «کارِ رایگان: تولید فرهنگ برای اقتصاد دیجیتال» (Free Labor: Producing Culture for the Digital Economy) از سال ۲۰۰۰ نوشته‌ی تیزیانا تراانووا یکی از نخستین متون نظری است که رابطه‌ی میان کار، سرمایه و فرهنگ دیجیتال را از منظر اقتصاد سیاسی و نظریه‌ی فمینیستی تحلیل می‌کند. این مقاله زمانی منتشر شد که اینترنت هنوز در حال گذار از فضای آرمان‌گرایانه‌ی دهه‌ی ۹۰ به زیرساختی کاملا سرمایه‌دارانه بود. تراانووا در این متن نشان می‌دهد که چگونه مشارکت‌های داوطلبانه‌ی کاربران در فضای مجازی از نوشتن وبلاگ گرفته تا به‌اشتراک‌گذاری محتوا و حتی لایک کردن در واقع شکل تازه‌ای از کار هستند، کاری بی‌مزد، داوطلبانه و عاطفی که بنیان ارزش‌افزایی در اقتصاد دیجیتال را شکل می‌دهد.

زمینه‌ی نظری و مفهومی
تراانووا بحث خود را بر پایه‌ی دو سنت نظری بنا می‌نهد. نخست مارکسیسم و مفهوم «کار مولد» (productive labour) که در نظریه‌ی مارکس به‌عنوان منبع اصلی ارزش اقتصادی در سرمایه‌داری شناخته می‌شود و دوم فمینیسم مارکسیستی که به «کار نامرئی» زنان (کار خانگی، مراقبتی و عاطفی) به‌عنوان بخش حذف‌شده اما ضروری نظام سرمایه‌داری می‌پردازد. تراانووا با پیوند دادن این دو سنت استدلال می‌کند که کار کاربران در اینترنت همان نقشی را در سرمایه‌داری دیجیتال بازی می‌کند که کار خانگی در سرمایه‌داری صنعتی ایفا می‌کرد: کار ضروری اما بی‌مزد.او در این چارچوب از مفهومی به نام immaterial labour یا «کار نامادی» بهره می‌گیرد. مفهومی که پیش‌تر توسط نظریه‌پردازانی چون موریس لیو و آنتونیو نگری مطرح شده بود. کار نامادی به کارهایی اشاره دارد که تولید مادی ندارند بلکه در عرصه‌ی اطلاعات، ارتباطات، دانش و احساسات رخ می‌دهند. در جهان دیجیتال این کارها از جمله نوشتن پست، خلق محتوا یا تعامل در شبکه‌های اجتماعی منبع اصلی تولید ارزش برای شرکت‌ها هستند.

اقتصاد دیجیتال و بهره‌کشی از کار عاطفی

تراانووا مفهوم «کار رایگان» را به‌طور خاص برای توصیف شکل تازه‌ای از بهره‌کشی در عصر دیجیتال به کار می‌گیرد. او می‌گوید در حالی که کاربران احساس می‌کنند در حال تفریح، ارتباط یا خودابرازی هستند در واقع در حال تولید ارزش اقتصادی برای شرکت‌هایی چون گوگل، یاهو (در آن زمان)، فیس‌بوک و بعدها توییتر هستند.هر بار که کاربر محتوایی تولید می‌کند داده‌ای وارد سیستم می‌شود که به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم قابل تبدیل به سود است. از طریق تبلیغات، تحلیل داده یا فروش اطلاعات. این نوع کار نه‌تنها بدون مزد انجام می‌شود بلکه با میل و اشتیاق انجام می‌گیرد یعنی کاربر از کار خود لذت می‌برد و در نتیجه استثمار خود را تجربه نمی‌کند. تراانووا این وضعیت را نمونه‌ی بارز «بهره‌کشی عاطفی» می‌داند. جایی که سرمایه از انرژی‌های احساسی، خلاق و جمعی انسان‌ها تغذیه می‌کند.


پارادوکس آزادی و تسخیر در اینترنت

تراانووا یکی از نخستین متفکرانی است که پارادوکسی بنیادین را در ذات اینترنت شناسایی می‌کند.  اینترنت هم‌زمان هم فضا‌ی آزادی است و هم ابزار کنترل و انقیاد.
از یک سو کاربران در فضای آنلاین احساس آزادی و خلاقیت دارند، آن‌ها می‌توانند هویت خود را بازتعریف کنند، با دیگران ارتباط برقرار کنند و محتوای فرهنگی تولید نمایند. اما از سوی دیگر این آزادی دقیقاً همان چیزی است که سرمایه از آن برای ارزش‌افزایی بهره می‌برد. آزادی و خودبیان‌گری، مواد خامی برای تولید سود می‌شوند.به بیان تراانووا، سرمایه‌داری دیجیتال موفق شده است تا کار را از کارخانه به شبکه منتقل کند یعنی تولید نه در مکان متمرکز (مانند کارخانه) بلکه در سراسر شبکه‌ی زندگی روزمره در هر کلیک و هر تعامل رخ می‌دهد. کاربر دیگر کارگر قراردادی نیست بلکه سوژه‌ای است که «آزادانه» کار می‌کند اما همچنان در مدار سرمایه می‌چرخد.


میراث نظری و تأثیر بر مطالعات رسانه و فرهنگ دیجیتال

مقاله‌ی تراانووا تأثیری عمیق بر نسل بعدی نظریه‌پردازان رسانه گذاشت. پژوهشگرانی مانند کریستین فاکس، ترسا سن‌گایز و جودیت شیلدز آثار خود درباره‌ی «بهره‌کشی داده‌ای» و «سرمایه‌داری نظارتی» را عملاً بر شالوده‌ی مفهومی کار تراانووا بنا کردند. در دهه‌های بعد نظریه‌پردازانی چون شوشانا زوباف در کتاب سرمایه‌داری نظارتی (۲۰۱۹) به شکلی مفصل‌تر توضیح دادند که چگونه پلتفرم‌ها از داده‌های رفتاری کاربران برای پیش‌بینی و کنترل رفتار انسان استفاده می‌کنند. تحولی که ریشه‌های نظری آن در کار تراانووا قابل مشاهده است.همچنین در عرصه هنر و فرهنگ دیجیتال مفهوم «کار رایگان» الهام‌بخش بسیاری از پروژه‌های انتقادی شد که به افشای سازوکارهای پنهان استثمار در پلتفرم‌ها می‌پردازند. از دید تراانووا هر کنش کاربر، حتی کوچک‌ترین تعامل، در اقتصاد دیجیتال نوعی تولید فرهنگی است اما تولیدی که مالکیت و ارزش آن از کاربر سلب شده است.


تیزیانا تراانووا با طرح مفهوم «کار رایگان» نه‌تنها بنیان نظری فهم ما از اقتصاد دیجیتال را دگرگون کرد بلکه پرسشی بنیادین را مطرح ساخت: آیا در جهانی که هر کنش ما قابل اندازه‌گیری، ردیابی و ارزش‌گذاری اقتصادی است هنوز می‌توان از مرز میان کار و زندگی سخن گفت؟او نشان می‌دهد که در سرمایه‌داری شبکه‌ای کار دیگر به ساعت کاری محدود نیست بلکه به حالت دائمی از زندگی بدل شده است. زندگی‌ای که همواره در حال تولید داده، معنا و سود برای دیگری است. با این حال تراانووا نیز امکان مقاومت را نفی نمی‌کند. او بر این باور است که همان نیروهای خلاق، جمعی و ارتباطی که سرمایه از آن بهره می‌کشد می‌توانند علیه خود سرمایه به کار گرفته شوند به‌شرط آن‌که سوژه‌ی دیجیتال از وضعیت خود آگاه گردد و اشکال تازه‌ای از جمعیت و همبستگی را بازآفرینی کند.

مهرداد خامنه‌ای
۲۳ اکتبر ۲۰۲۵

I BUILT MY SITE FOR FREE USING