مرگ سه جوان تئاتری

تئاتر ایران و بحران زیست هنرمندان جوان

سه جوان تئاتری در یک روز (یا در فاصله‌ای کوتاه) درگذشتند: علیرضا راست‌جو، مژده دایی و کیوان کاوند. سه نام از نسلی خاموش که مرگ‌شان تنها یک تراژدی شخصی نیست، بلکه نشانه‌ای از فروپاشی آرام نهاد فرهنگ در ایران است. نهادهایی که به جای پناه به بخشی از سازوکار حذف بدل شده‌اند.تئاتر برای جوانان مکانی بود برای گفت‌وگو، تجربه و زیستن در جهانی متفاوت. امروز صحنه‌ی تئاتر در زیر زنجیر جمهوری اسلامی دیگر نه مکانی برای زیستن که عرصه‌ای از فرسایش است.
مرگ سه هنرمند جوان را نمی‌توان از این بستر جدا کرد. تئاتری که در آن تولید به مجوز وابسته است، خلاقیت با سانسور گره خورده و امنیت شغلی به رؤیایی دور بدل شده است.

در چنین فضایی هنرمند جوان هر روز با نوعی مرگ تدریجی مواجه است. مرگ آرزوها، مرگ امنیت و مرگ امید. مرگ‌های ناگهانی تنها ادامه‌ی منطقی همین وضعیت‌اند. وضعیتی که زیست فرهنگی را به مرز نابودی رسانده است.خانه‌ی تئاتر و اداره‌ی کل هنرهای نمایشی در ظاهر متولیان رسمی تئاترند اما در عمل بیش از آنکه از هنرمندان دفاع کنند در چارچوب قدرت عمل می‌کنند. خانه‌ی تئاتر نهادی بی‌جان و بوروکراتیک است که صدای اعضایش را بازتاب نمی‌دهد. اداره‌ی کل نیز نقش ناظر و سانسورگر را ایفا می‌کند و نه حامی و تسهیل‌گر.

در این میان نهادهای صنفی سکوت کرده‌اند. هیچ واکنش ساختاری در برابر بحران زیست هنرمند دیده نمی‌شود. نه طرح بیمه‌ای پایدار، نه حمایت روانی و نه برنامه‌ای برای جلوگیری از فرسودگی و انزوا.
تئاتر ایران به این معنا بازتابی از وضعیت کلی جامعه است. جامعه‌ای که در آن بی‌پناهی به وضعیت عادی بدل شده و مرگ دیگر شوک ایجاد نمی‌کند.وقتی سه جوان در یک روز از میان می‌روند باید پرسید چه چیزی در زیر پوست این جامعه جریان دارد؟ پاسخ را می‌توان در «خشونت ساختاری» جست. همان سیستمی که فقر، سرکوب، تبعیض و بی‌ثباتی را به‌صورت روزمره بازتولید می‌کند.
نسل جوان تئاتر در این ساختار محکوم به فرسودگی است. هیچ آینده‌ای برای هنرمند وجود ندارد هیچ امیدی برای زیست خلاق. آن‌ها نه می‌توانند مهاجرت کنند و نه در وطن بمانند. میان بقا و تسلیم معلق‌اند.
مرگ در چنین وضعیتی دیگر تصادف نیست استعاره‌ای است از نظامی که در آن زندگی هنری از معنا تهی شده است.مرگ علیرضا راست‌جو، مژده دایی و کیوان کاوند تنها سه سوگنامه‌ی شخصی نیست. این سه مرگ، هشدارند. هشدار نسبت به جامعه‌ای که به مرگ تدریجی نسل هنرمندان خود عادت کرده است.
تا زمانی که نهادهای فرهنگی نقش خود را از بوروکراسی به مسئولیت اخلاقی و اجتماعی تغییر ندهند این چرخه‌ی حذف ادامه خواهد داشت.

تئاتر ایران که باید آیینه‌ی زندگی باشد اکنون بیش از هر زمان دیگری تصویر مرگ را بازتاب می‌دهد مرگی که از صحنه آغاز نمی‌شود بلکه در زندگی روزمره‌ی هنرمندان ریشه دارد.


مژده دایی بازیگر تئاتر و سینما. دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه تهران بود.

کیوان کاوند فارغ‌التحصیل بازیگری تئاتر از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود.

علیرضا راستجو  بازیگر و مدل بود.

مهرداد خامنه‌ای
۱۱ آبان ۱۴۰۴

I BUILT MY SITE FOR FREE USING