06 Oct
نظر مخالف

🔸دوستی هلندی دارم به نام اِد اِستِین که از سال‌های شصت میلادی برای زندگی در کلکتیو‌ هیپی‌های جنوب نروژ ساکن این کشور شده است.نوازنده چیره‌دست گیتار در سبک فولک با صدایی گرم و جادویی. کارگری پرتوان که تنها چیزی که از هلند با خود به نروژ آورد جعبه ابزاری بود که از پدرش به او به ارث رسیده بود. عاشق طبیعت. کلبه‌ای در جنگل برای خود ساخت و کم‌وبیش از هیچ امکان رفاه شهری در آن خبری نبود. نه آب لوله‌کشی، نه برق. تنها از امکانات طبیعت پاک نروژ استفاده می‌کرد. از آب چشمه، ماهیگیری، کشاورزی و دامداری. پول برایش مفهومی نداشت. شرابش را خودش درست می‌کرد، حتی ماریجوانای خودش را پرورش می‌داد. اما در عین حال دوستانی داشت که همیشه هوایش را داشتند و کمبودها را جبران می‌کردند. 
🔸بر خلاف دوستان نروژی‌ ما که اصلا اهل بحث و چالش‌های فکری جدی نبودند و زود کوتاه می‌آمدند، اِد روحیه‌ای کاملا متفاوت داشت. می‌توانستیم ساعت‌ها بنشینیم و با هم بحث کنیم و این برای هر دو ما که فرهنگی متفاوت داشتیم بسیار لذت‌بخش بود.
🔸عموما در مورد هیچ موضوعی با هم به توافق نمی‌رسیدیم و او همیشه در لحظه پایانی بحث‌ها می‌گفت: پس می‌توانیم به این توافق برسیم که در این مورد با هم موافق نیستیم. و با پایان جمله‌اش گیلاس شراب را بالا می‌برد و به سلامتی هم می‌نوشیدیم.و این صحنه تقریبا در همه مواردی بود که با هم بحث می‌کردیم. هیچوقت از هم دلخور نمی‌شدیم و باور داشتیم که هر کس حق دارد اندیشه و نظر خود را داشته باشد و آن نظر متفاوت باشد.
🔸راستش من تا زمانی که با اِد آشنا نشده بودم شعورم به این مسئله مهم نمی‌رسید. گرچه در ته ذهنم به آن باور داشتم اما در عمل شکم هر کس که با من مخالفت می‌کرد را می‌خواستم سفره کنم. روش‌های بسیار تمیز و روشنفکرانه‌ای هم برای این قمه‌کشی‌های فکری ترتیب داده بودم تا کسی نفهمد که من یک زورگوی چپ هستم. انواع توجیهات، انواع بروز احساسات، انواع جملات کوتاه و بلند از کتاب‌ها. اما واقعیت این بود که من حق هیچکس جز خودم را برای ابراز نظر مخالف به رسمیت نمی‌شناختم.
🔸به رسمیت شناختن نظر مخالف یعنی به توافق برسیم که با نظر هم در آن مورد مشخص مخالفیم و گیلاسی به سلامتی هم بنوشیم.

🔻عکس: اِد اِستین در حال نواختن و خواندن
مهرداد خامنه‌ای

نظرات
* ایمیل در وب سایت منتشر نخواهد شد.
I BUILT MY SITE FOR FREE USING