26 Nov
تیتو


🔸 تیتو عاشق سینما بود. نه تنها علاقه زیادی به فیلم دیدن داشت بلکه در ساختن فیلم هم از خود استعداد نشان می‌داد. همچون تهیه‌کنندگان هالیوود بودجه‌های کلان برای ساختن فیلم‌های تاریخی از نبردهای حماسی پارتیزان‌ها و مقاومت آنها در برابر ارتش نازی‌ها در اختیار فیلم‌سازان قرار می‌داد و خود در هنگام فیلم‌برداری در صحنه‌ها حاضر می‌شد و جزئیات را به کارگردانان و بازیگران گوشزد می‌کرد. در شب افتتاحیه این فیلم‌ها با همسرش یووانکا که او نیز از زنان پارتیزان بود ظاهر می‌شد و با هنرپیشگان گرم می‌گرفت.

🔸 یکی از مشهورترین این‌گونه فیلم‌ها «نبرد در نه‌ره‌توا» ساخته ویلکو بولاایچ محصول سال ۱۹۶۹ است که با بودجه حدود دوازده میلیون دلار، تا آن زمان گران‌ترین، پرفروش‌ترین و موفق‌ترین فیلم تاریخ سینمای یوگسلاوی بود که در همان سال کاندید دریافت اسکار برای بهترین فیلم خارجی زبان شد. این فیلم با بازیگرانی چون اورسن ولز، یول براینر، سرگئی باندارچوک، کورت یورگنس، فرانکو نرو، سیلوا کوشینا و دیگر ستارگان بین‌المللی از این دست داستان مقاومت پارتیزان‌ها برای نجات مجروحین را نشان می‌داد. داستانی بس انسانی که ساختنش شانزده ماه به طول انجامید. هزینه آن از سرمایه‌گذاری پنجاه و هشت کلکتیو خودگردان کارگری تامین شد. ده هزار سرباز ارتش یوگسلاوی برای جان دادن به صحنه‌های حماسی جنگ میهنی به عنوان سیاهی‌لشکر در آن شرکت کردند. اهالی چهار روستا که در همان مناطق واقعی درگیری‌ها زندگی می‌کردند در فیلم حضور داشتند. تیتو عاشق این‌گونه فیلم‌ها بود. او می‌گفت که ساختن این‌گونه آثار هنری برای نسل آینده و تاریخ مهم است.

🔸 فیلم مهم دیگری که تیتو در جریان ساختنش حضور داشت «نبرد سوتیِسکا» تولید سال ۱۹۷۳ به کارگردانی استیپه دلیچ بود. در این نبرد بود که تیتو به شدت زخمی شد و چیزی نمانده بود که کشته شود. با اصرار او به کارگردان فیلم ریچارد بارتن هنرپیشه پرتوان بریتانیایی نقش او را بازی کرد. نبرد سوتیسکا یا پنجمین حمله آلمان‌ها، از نبرد و مقاومت یک به شش پارتیزان‌ها در مقابل ارتش اشغالگر می‌گوید.

🔸 این‌گونه نبردها و مقاومت حماسی پارتیزان‌های یوگسلاوی به اعتقاد بسیاری از تاریخ‌نگاران نتیجه جنگ دوم جهانی را تغییر داد، چرا که قوای ارتش نازی در برنامه‌ریزی حمله خود به اتحاد جماهیر شوروی پیش‌بینی کرده بود که در عرض یک هفته کار یوگسلاوی و مقاومت پارتیزا‌ن‌ها را یک‌سره خواهد کرد و پس از دو ماه درگیری و ادامه مقاومت پارتیزان‌ها نقشه‌هایش با تاخیر جبران‌ناپذیری مواجه شد که در نهایت در زمان حمله به شوروی درگیر فصل سرمای طاقت‌فرسای روسیه شد و این خود نقش به‌سزایی در پیروزی ارتش سرخ بر ارتش آلمان داشت.

🔸 شخصیت تیتو خود موضوع پژوهش‌های متفاوتی است. کمونیستی که می‌توان سرتیترهای مختلفی را در یک کتاب به او اختصاص داد:

🔸 کارگر تراشکار که در کاخ ریاست جمهوری‌اش تا پایان عمر کارگاه تراشکاری‌اش را برپا داشته بود و برای مهمانان عزیزترش در همین کارگاه تراشکاری خانگی‌اش یادگارهای کوچک دستی می‌ساخت.

🔸 یکی از موفق‌ترین فرماندهان جنگ‌های نامنظم چریکی در دوران جنگ جهانی دوم.

🔸 کادر تعلیم دیده کمونیست توسط بلشویک‌ها در روسیه که هرگز منافع مردمش را به عطای ژوزف استالین نفروخت.

🔸 یکی از بنیانگذاران جنبش غیرمتعدها.

🔸 یکی از محبوب‌ترین رهبران سیاسی نزد مردمش.

🔸 تهیه‌کننده بی‌بدیل فیلم‌های ناب پارتیزانی.

🔸 کسی که در هنگام مرگش رهبران سیاسی هشتاد کشور جهان برای خاکسپاری‌اش و ادای احترام به بلگراد آمدند.


🔸 هرگز سخنران متبحری نشد و فراتر از آن نوع گفتار او مایه شوخی بسیاری بود از جمله همکاران بازیگر من. هرگز به علت فقر نتوانسته بود مراحل عالی تحصیلی را طی کند و تا پایان عمر با نگارش و املاء صحیح زبان مادری‌اش مشکل داشت. اما در طول زندگی چهار زبان خارجی را آموخته بود و به راحتی از این زبان‌ها در روابط دیپلماتیک استفاده می‌کرد. از سن هفده‌سالگی با عضویت در سندیکای تراشکاران اولین قدم‌های جدی در مبارزات سیاسی را برداشت و اندیشه‌هایش را خوب یا بد، درست یا غلط آن‌طور که فکر می‌کرد ضروری است به بار نشاند.

🔸  کمونیستی که عاشق زندگی بود و هرگز «ادای» کمونیست بودن را درنیاورد. هرگز یونیفورم «کمونیستی» متحدالشکل نه بر تن خود و نه به زور برتن ملتش نکرد. با کت و شلوار سفید، ساعت طلا، سیگار برگ هاوانا، شامپاین دُن پقینیون فرانسه و کادیلاک سفید روبازش کمونیست ماند. کمونیستی که عمل را ملاک قرار می‌داد و نه حرف‌ را و نه تظاهر به عمل را و در این مسیر «چپ»ی را ترویج کرد که با «مستضعف‌‌پنداری»‌ و «گداپروری» فاصله نجومی داشت و آثارش همچنان باقی است.

مهرداد خامنه‌اى


نظرات
* ایمیل در وب سایت منتشر نخواهد شد.
I BUILT MY SITE FOR FREE USING